جدول جو
جدول جو

معنی پیاز دشتی - جستجوی لغت در جدول جو

پیاز دشتی
گیاه علفی پایا با پیاز بزرگ و گل های کوچک و خوشه ای به رنگ سفید یا سفید مایل به خاکستری و برگ های دراز و نوک تیز که پیاز آن کاربرد دارویی دارد، پیاز موش، عنصل، اشقیل، اسقیل
تصویری از پیاز دشتی
تصویر پیاز دشتی
فرهنگ فارسی عمید
پیاز دشتی
(زِ دَ)
پیاز موش. عنصل. عنصل. عنصلاء. عنصلاء. (منتهی الارب). پیاز صحرائی. بصل الفار. اسقال. (منتهی الارب). اسقیل. (منتهی الارب). دوائیست که آن را بعربی بصل الفار گویند. اگر موش بخورد بمیرد و از خواص او آن است که اگر گرگ پای بر برگ او بگذارد همینکه بردارد لنگ شده باشد و اگر ساعتی توقف کند البته بیفتد و بمیرد. (برهان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

روستایی از منطقه ی گلیجان قشلاقی تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی